روی کاناپه لم داده اید . گوشی را روی میز می گذارید . از کنار آن لیوان قهوه ای که بخار از آن بلند می شود را بر می دارید . جرئه ای می نوشید . تلخی اش حواستان را سر جایش می آورد . نفس عمیقی می کشید . تعطیلات شروع شده است . نفس کلافه ای می کشید . ترجیح می دهید به سرعت بگذرد . صبح زود از خواب بیدار شوید . نان تست به همراه لیوانی قهوه میل کنید . سوار ماشینتان شوید . به محل کار بروید . نصف بیشتر روز را کار کنید . ناهارتان را در محل کار میل کنید . شب به خانه بیایید . سوسیس تخم مرغی اماده کنید گاهی هم نان تست و کره ی بادام زمینی . روی کاناپه لم دهید . شبکه ها را بالا و پایین کنید . اخباری ببینید . یا مستند حیات وحش . تعطیلات همراه بود با دغدغه های فراوان . با کدام یک از دوستانتان به مسافرت بروید . به کجا بروید . چه مدت بمانید . در کجا بمانید . هتل یا مسافرخانه . وعده های غذایی را کجا میل کنید . به چه مکان هایی بروید . تفریحی یا گردشگری . در یک روز از چند مکان بازدید کنید . نقشه داشته باشید . و بسیاری از جزئیات ریز و درشت دیگر . برای مدتی باید از زندگی ای روتین و به دور از دغدغه فاصله بگیرید . لیوان قهوه را بر روی میز میگذارید . سر رسید قدیمی و خودکاری برمی دارید . شروع می کنید می نویسید . از شهر مورد نظر . تعداد روزهای سفر . هتل ها . رستوران ها . مکان های تفریحی . گردشگری و تاریخی . تفریحات مورد علاقه شما . دوستان شما و در نهایت هزینه های برآورد شده .
شما مشغول نوشتن هستید . بگذارید من نیز نوشتن شما را تحلیل کنم
A GOAL WITHOUT A PLAN IS JUST A WISH -ANTOINE DE SAINT – EXUPÉRY
یک هدف بدون برنامه فقط یک آرزو است – آنتوان دی سنت – اگزوپری
شما در تعطیلات هستید . یک هدف برای آن مشخص کرده اید .
هدف : رفتن به سفر .
اکنون برای آن برنامه می چینید .
بله . شما در حال برنامه ریزی هستید . حتی اگر خودتان متوجه آن نباشید . کم و بیش همه ما با برنامه ریزی آشنا هستیم و خوب یا بد آن را انجام داده ایم . از دوران های کودکی که برای آماده کردن مشق فردایمان در کنار رسیدن به بازی هایمان برنامه می ریختیم . بیرون رفتن هایمان با دوستان و یا خانواده . انجام کارهایمان برای تماشای فیلم یا سریال مورد علاقه در ساعات خاص . شرکت در کلاس های مورد علاقه . رساندن درس های مدرسه در زمان های مشخص . همه ی اینها توسط برتامه ریزی هایی بود که انجام می دادیم و اکثرا متوجه نبودیم داریم برای انجام آنها برنامه ریزی می کنیم . انجام دادن آنقدر برایمان مهم بود و توجهمان را به خود جلب می کرد که از قسمت برنامه چیدنِ آن فارغ بودیم . آن زمان ها کارهایمان کوچک و به تبع برنامه ریزی هایمان نیز کوچک بود . اما برنامه ریزی های آن دوران خیلی خوب بود تا آن جا که متوجه برنامه ریزی نمی شدیم و کارمان نیز سرو سامان می گرفت . امروزه لغت برنامه ریزی توجه بیشتری را به خود جلب کرده است . انگار خود هدف که غول مرحله اخر است با برنامه ریزی که مسیر شکست دادن غول است جایش را عوض کرده است . به گونه ای که در بسیاری از موارد هدف به دست نمی آید و تمام مسیر می شود دست و پنجه نرم کردن با غول بی شاخ و دمی به نام برنامه ریزی . که اکثرا هم جواب نمی دهد . و ما هدفی به چشم نمیبینیم . شاید به همین خاطر است . چون هدف را نمی بینیم مسیر را غول می بینیم . اما اشکال از کجاست؟ ما آنقدر غرق در مسیر و مشکلات آن می شویم که گاهی هدف را فراموش می کنیم . چیزی که معکوس گذشته است . برنامه ریزی مهم است اما زمانی که منجر به رسیدن هدف شود .ما برنامه می ریزیم که برای رسیدن به هدف تلاش کنیم و در نهایت به هدف برسیم . برنامه نمی ریزیم که خود را با مسیر های متفاوت سردرگم کنیم و در نهایت هدف را از یاد ببریم .
اینجا برای شما یک چالش دارم . بیایید غولی به نام برنامه ریزی را کنار بگذارید . صرفا هدف را در نظر بگیرید . کارهایی که نصفه نیمه رها کردید را دوباره بازبینی کنید . لیستی از کارهایی که باید انجام دهید بنویسید . هر روز را به یک کار اختصاص دهید و دل خواهی و بدون هیچ برنامه ریزی آن را انجام دهید . هدف را پررنگ کنید .برای شروع فقط ۷روز این چالش را انجام دهید.
من نیز همراه شما این چالش را انجام خواهم داد . اگر این چالش را انجام دادید احساستان پس از انجام آن را با من به اشتراک بگذارید .
دقت کنید . این چالش را برای هر نوع کاری می توان انجام داد . این به نوع شغل و دغدغه شما بستگی دارد .
چالش من : نوشتن
من چالشام را با نوشتن یادداشتهای روزانه شروع کردهام.
امیدوارم این چالش برای شما سودمند باشد.
آخرین دیدگاهها